زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
وقتی که پیکـر پسـرم تکّه تکّه شد آهی کـشیدم و جگـرم تکّه تکّه شد تـاریکـی آسـمـانِ امـیدِ مرا گـرفت تـنها سـتـارۀ سـحـرم تکّـه تکّـه شد درهم شکست تا که ستون خیام من قلب تـمـام اهـل حـرم تکّـه تکّه شد این جذر و مد نیـزه امان مرا بُرید اکـبـر مـقـابل نـظـرم تکّـه تکّه شد این ریز ریز ریخته روی زمین علی است!؟ زینب بـیـا، پـیامـبـرم تکّـه تکّه شد دیدم شکاف پهلو و رفتم به پشت در تـا مـیـوۀ دلـم به بـرم تکّـه تکّه شد |